فهرست مطالب

نشریه تدبیر
پیاپی 324 (تابستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/06/10
  • تعداد عناوین: 15
|
  • ابوالفضل کیانی بختیاری* صفحات 2-3

    یکی از اصولی که همیشه در فرایند تصمیم گیری نسبت به آن تایید فراوانی می شود، استفاده از تجربیات گذشته به منظور پیش بینی آینده است. استفاده از اصطلاح رایج «گذشته چراغ راه آینده است» هم به نوعی به این اصل تاکید دارد. استفاده از انواع آمارها و تحلیلی نتایج آنها و سعی در الگوسازی روابط اعداد و تغییرات پدیده های مختلف و پیش بینی آینده بر اساس روندهای گذشته، تبیین همین جملات در قالب های علمی است.
    اما تاریخ پر است از اتفاقات غیرقابل پیش بینی. چه اتفاقاتی که بر پایه تغییرات تکنولوژیکی پدید آمده است و چه اتفاقاتی که ناشی از تغییرات در طبیعت و محیط زیست به وقوع پیوسته است. چه موضوعاتی که نتیجه غیرقابل پیش بینی از فعالیت های بشر بوده و چه تکراری از گذشته هایی که فراموش شده و تکرار مجدد آن شوک آور تلقی می شود.
    وجود پاندمی کرونا می تواند یک مثال ملموس از تغییرات غیر قابل تصور طبیعی بوده و انقلاب های صنعتی را نیز می توان نمونه هایی از تغییرات عمیقی دانست که تحت تاثیر اقدامات انسانی به وقوع پیوسته است. این اتفاق باعث ایجاد تغییرات بنیادین بسیاری از جامعه و تمدن بشری شده است که شاید تاثیرات آن را بتوان در حد یک انقلاب جامع در بسیاری از موضوعات مشاهده نمود. اگرچه در مورد بیماری کرونا، بسیاری از این تغییرات هنوز نمود واقعی و حقیقی خود را عیان ننموده و تغییراتی پیش آمده بسیار عمیق تر و پایدارتر از آن چیزی است که امروزه دیده می شود.
    یکی از این موارد که در نسل های مختلف انقلاب صنعتی به صورت جدی تغییر نموده است اصول تجارت و تبادل کالا می باشد. در نسل های اخیر انقلاب صنعتی، توسعه و تعمیق تجارت الکترونیک یکی از اصلی ترین تغییرات بوده است.

  • فرانک ابوالمعصوم* صفحات 4-6

    امروزه نقش تجارت الکترونیکی به عنوان یکی از مولفه ‏های اصلی اقتصاد دیجیتال در توسعه اقتصادی کشورها و تاثیرگذاری آن در اقتصاد جهان غیر قابل چشم‏پوشی است. در سال 2020، جهان درگیر چالشی نو و عجیب شد. همه گیری ویروس کرونا تاثیرات مختلفی در تمامی ابعاد زندگی بشر گذاشت که تجارت الکترونیکی نیز از آن مستثنی نبوده است. براساس آمار جهانی، ارزش مالی تجارت الکترونیکی در جهان در سال 2020، نسبت به سال 2019، با رشدی حدود 17درصد به 4.13 تریلیون دلار رسیده و چین همچون سال‏های گذشته سریعترین رشد را در حوزه تجارت الکترونیکی نسبت به سایر کشورهای جهان داشته است. براساس آمار اعلامی از سوی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در سال 2020، شیوع ویروس کرونا موجب توسعه تجارت الکترونیکی در حوزه‏های جدید شده از جمله صنایع، محصولات (از جمله کالاهای سوپرمارکتی) و مشتریان(برای مثال میانسالان و سالمندان) شده است. همچنین در طی این دوران تراکنش‏های تجارت الکترونیکی در بسیاری از کشورها از سمت خرید کالاهای لوکس به سمت خرید نیازمندی‏های روزانه که شامل طیف بیشتری از افراد است، سوق داده شده است.
    کشور ما ایران نیز در سال‏های اخیر در حوزه تجارت الکترونیکی روند رو به رشدی را تجربه کرده است. براساس گزارش آنکتاد در سال 2019، رتبه ایران در حوزه تجارت الکترونیکی از میان 152 کشور، 42 شد که نسبت به سال قبل 7 پله ارتقا داشته است. با این‏حال، سهم درآمد ایران از درآمد تجارت الکترونیکی در منطقه و در بین کشور‏های همسایه از جمله ترکیه، عربستان، امارات و غیره، تنها 7 درصد است.

  • علیرضا مجاهدی نسب * صفحات 7-11

    تجارت الکترونیکی علیرغم اینکه در ظاهر قضیه خیلی ساده تر از تجارت و فروش غیر الکترونیکی به نظر می آید (به غیر از نگرانی ناشی از آشنایی کم با مباحث آی تی و تکنولوژی)، اما در باطن ممکن است برای اولین تجربه حضور، بسیار چالش برانگیز باشد. فارغ از اینکه اولین تجربه فروش و کاسبی خود را می خواهید به دست بیاورید یا اینکه قبلا کسب و کار و فروشگاهی برای خود داشته اید و اکنون میخواهید از فرصتهای حضور در بستر فروش آنلاین هم بهره ببرید، باید بدانید که بر خلاف تصور، فروش آنلاین اصلا کاری متفاوت از فروش غیر آنلاین نیست. اصلا فکر نکنید قرار است اتفاق عجیب و غریبی رخ دهد. ما فقط قرار است از ابزار جدیدتری غیر از مراجعه حضوری و سفارش تلفنی که اتفاقا خیلی هم وقت ما را می گرفتند تا توضیح بدهیم و قیمت بدهیم و... استفاده کنیم.
    به عبارتی همانند یک فروش غیر آنلاین، در بستر فروش آنلاین نیز علاوه بر مهم بودن فرصت های تامین کالا، اهمیت خوش قولی و اعتبار در کسب و کار، اهمیت هزینه های حداقلی در تحویل و بسته بندی، اهمیت چابک بودن و کم هزینه بودن فعالیت های نگهداری و عملیات اجرایی و ده ها مورد دیگر که در همه کسب و کارها اعم از تولیدی یا بازرگانی یا خدماتی باید آنها توجه نمود، مهارت های نرم همانند مهارت های ارتباطی، پشتیبانی از مشتری، خدمات (قبل، حین و پس از فروش)، نظام و سیستمی برای مدیریت مرجوعی ها و... نیز بسیار اهمیت دارند. پس از این جنبه های هیچ فرق خاصی نیست.

  • محمود استقلال* صفحات 12-20

    توسعه زیرساخت ها و امکانات الکترونیکی از جمله اینترنت، ماهواره، هوش مصنوعی، واقعیت افزوده، تلفن همراه و اخیرا زنجیره های بلوکی، فرصت های جدیدی را در جنبه های گوناگون زندگی ایجاد کرده است که از آن جمله می توان به انجام امور تجاری و یا داد و ستد کالا و خدمات با استفاده از این امکانات اشاره نمود که به آن "تجارت الکترونیک" اطلاق می شود. ترجیحات مشتریان و تحول دیجتالی در کسب وکارها باعث رشد نمایی در افزایش بهره گیری از امکانات تجارت الکترونیک و بالارفتن تمایل از جمله در بخش مشاغل کوچک و متوسط به یکپارچه سازی کانال های فروش برخط در مدل های کسب وکار سنتی گردیده است که اصطلاحا یک "فرصت تجارت الکترونیکی" را پدید آورده و افق های جدیدی را در بازارهای بین المللی و کسب درآمد از فعالیت های صادراتی ایجاد نموده است. بر اساس یک پژوهش انجام شده، تجارت الکترونیک باعث افزایش کارایی، آزادسازی، شفافیت اطلاعات و توسعه علمی، فرهنگی و تجاری در سطح بین الملل می شود که موجبات دستیابی به مزیت رقابتی و افزایش صادرات را برای کشورها به ارمغان می آورد. بر طبق همین پژوهش، عوامل موثر در تجارت الکترونیک بر عملکرد صادرات (میزان فروش سودآوری، رشد فروش و ورود به بازارهای جدید) تاثیر مثبت دارند.
    البته علی رغم این فرصت ها نباید چالش های ورود به فضای تجارت الکترونیک را نادیده گرفت. برای مثال تجارت الکترونیک امکان مقایسه و اعلام نظر مشتریان را فراهم می نماید و همچنین علی رغم کاهش هزینه ها در کوتاه مدت، نیاز به سرمایه گذاری در راه اندازی زیرساخت ها و سامانه های مربوطه و نیز آموزش و تطبیق اولیه کارکنان وجود دارد.

  • خسرو معصومی* صفحات 21-22

    در گزارش موسسه اودمی در سال 2018 با عنوان " اغتشاش فکری در محل کار"  آمده است بخشی از مشکل اغتشاش فکری ریشه در خود محل کار دارد. شرکت ها پی در پی فناوری ها و ابزارهای دیجیتال جدیدی را به منظور کمک به بهینه سازی و تسریع انجام کارها، همکاری هر چه بیشتر کارکنان و افزایش بهره وری مستقر می کنند، اما همین فناوری ها و ابزارهای جدید خود سرمنشا تازه ی اغتشاش فکری هستند. از سوی دیگر از آنجا که امروزه شرکت ها فاقد هر گونه فضای خصوصی برای کارکنان خود هستند، بسیاری اوقات کارکنان حریم خصوصی همکاران خود را نقض کرده و با حضور گاه و بی گاه خود و یا ارسال پیام های متعدد و اغلب کم اهمیت و یا نامرتبط با مسایل کاری در دنیای مجازی مانع تمرکز یکدیگر می شوند. بر اساس همین گزارش 80 درصد از شرکت کنندگان در یک نظرسنجی همکاران خود و سر و صدای محل کار را از جمله اصلی ترین عوامل اغتشاش فکری شان می دانند و بیش از 50 درصد هم جلسات را کاری صرفا  وقت گیر و بیهوده تلقی می کنند.  البته این پیش از آن است که تلفن همراه و یا مشکلات زندگی خصوصی را در فهرست عوامل اغتشاش فکری بگنجانیم. بر اساس تحقیق موسسه رسکیوتایم در سال 2018،  افراد در یک روز کاری به طور معمول هر 6 دقیقه یک بار به ابزارها و اپلیکیشن های ارتباطی و شبکه های اجتماعی خود سر می زنند؛ البته این را دیگر نه یک عادت بلکه می توان یک تیک عصبی قلمداد کرد.  بنا بر همین گزارش، افراد به طور میانگین بیش از چهل دقیقه تحمل دوری از کانال های ارتباطی دیجیتال خود را ندارند. مطالعات نشان می دهد که صرفا وجود تلفن همراه بر روی میز جلسات کافی است  تا گفتگوهای غنی، عمیق و جدی برقرار نشود، چرا که افراد ناخودآگاه احتمال می دهند که هر آن گفتگویشان با زنگ تلفن دچار اختلال شود. در نتیجه این وضعیت گفتگوها به یک تعامل سطحی تنزل می یابد.

  • گزارش
  • صفحات 26-36

    انقلاب صنعتی چهارم روشی برای توصیف مجموعه ای از تحولات مستمر و قریب الوقوع در سیستم های حاکم بر ماست که اکثر ما در زندگی روزانه مان آن ها را بدیهی می دانیم. فناوری های نوظهوری که چهارمین انقلاب صنعتی را پیش می برند، بر دانش و سیستم های انقلاب های صنعتی پیشین متکی هستند، فناوری هایی نظیر هوش مصنوعی، رایانش ابری، زیست فناوری ها و...
    بررسی ابعاد مختلف انقلاب صنعتی چهارم در حوزه کلان و بهره گیری از تجربیات کشورهای مختلف می تواند خط مشی های مناسبی در راستای اهداف اقتصادی ما مشخص نماید تا با به کارگیری آنها هوشمندسازی اقتصاد تسهیل یابد و از طرفی تاکید بر یک بعد خاص نمی تواند در سیاستگذاری ما در کشور موثر باشد.
    در این مقاله تحولات انقلاب صنعتی چهارم را در اتحادیه اروپا، چین و کره جنوبی بررسی نمودیم تا با بهره گیری از تجربیات آنان در حوزه سیاستگذاری های علم و فناوری بتوانیم در راستای اقتصاد هوشمند حرکت نماییم. بدیهی است استفاده از خط مشی های مناسب و به کارگیری فناوری های زیستی، فیریکی و دیجیتال در جهت مناسب در رشد و توسعه ی اقتصاد دیجیتال موثر خواهد بود و دولت ها می توانند با سرعت بیشتری بر مشکلات غلبه نمایند.

  • معرفی کتاب
  • ترجمه: احمد جعفرنژاد، حسین فرخی، لیلا فرخی صفحات 37-38
  • سهیل میزانی* صفحات 39-42

    مفهوم بهره وری به معنای استفاده بهینه از منابع، زمانی مطرح شده است که انسان با مفهومی با نام محدودیت در منابع مواجه شده است. شاید در ابتدای ایجاد تمدن بشری، در زمانی که انسان هوشمند حیات خود را آغاز کرده و جرقه های ایجاد جوامع بشری و زندگی اجتماعی زده شده، مفهوم محدودیت منابع برای انسان به عنوان یک مسئله مطرح نبوده است. جمعیت بسیار کم انسان ها و منابع طبیعی فراوان از همه نوع آن، این احساس را ایجاد می کرده است که چیزی به نام محدودیت در منابع وجود نداشته و اگر محدودیتی وجود دارد، محدودیت در دسترسی به منابع پایان ناپذیر است. پس اگر انسان بتواند با ارتقای سطح تکنولوژی امکان دسترسی و بهره برداری از منابع را افزایش دهد می تواند با رفع موانع با کامیابی تمام زندگی کرده و از مواهب بی انتهای طبیعی موجود بهره ببرد.
    اما با توجه به افزایش جمعیت و نیز سرعت سرسام آور در ارتقای سطح تکنولوژی بهره برداری از طبیعت و نیز بالارفتن سطح مصرف، انسان را به جایی رساند که به این باور رسید منابع طبیعی یک منبع نامحدود و لایتناهی نبوده و به سرعت قابلیت بهره برداری خود را از دست داده و به نوعی نابود و از دسترس خارج می شود.

  • میترا دانش پرور* صفحات 43-49

    بازی وارسازی به معنی استفاده از مدل تفکر موجود در بازی ها، برای آموزش و نهادینه سازی موضوعات بوده و تلاش می کند تا محصولات و خدمات را با استفاده از اصول تفکر و روانشناسی حاکم بر بازی ها، به مشتریان بشناساند. در سال های اخیر با افزایش رقابت، شرکت ها به دنبال راه های مختلف برای پیشی گرفتن از رقبای خود به منظور جذب مشتری، وفاداری و تعامل با مشتریان هستند و بازی وارسازی فرصتی را برای کسب و کارها فراهم کرده است تا با ایجاد تجارب منحصر به فرد و لذت بخش برای مشتریان، به این اهداف دست یابند. هدف از بازی وارسازی ایجاد تجربیات بازی گرا برای کاربر است که در نهایت منجر به یک رفتار هدفمند می شود. بازی وارسازی به طور بالقوه بر تعامل، آگاهی، نگرش و رفتار خرید مشتریان تاثیر داشته و باعث وفاداری و تعامل آنها با برند می گردد. بنابراین بازی وارسازی به ارتباط با مشتریان بالقوه برای ایجاد کسب وکار و ترویج زمینه های مربوط به بازاریابی کمک کرده و باعث ایجاد تحولات زیادی در حوزه کسب و کارها می شود و شرکت ها با به کارگیری صحیح آن می توانند به نتایج قابل توجهی درست یابند.

  • : مرتضی ایراندوست* صفحات 50-52

    طی چند سال گذشته ، ما شاهد ظهور بسیاری از گرایش ها و فناوری های جدید بوده ایم که شیوه کار، خرید ، مصرف ، مسافرت و در واقع زندگی ما را تغییر داده است. سرعت سریع ظهور این تغییرات در تاریخ کاملا بی سابقه است، مانند همه گیری COVID 19 که امسال در مرکز توجه قرار گرفت و همه چیز را به شیوه خود تغییر داد. به جرات می توان گفت مرز بین کار و اوقات فراغت بسیار مبهم شده است.
    در مواجهه با همه این تغییرات ، سازمان ها در کنار آنها ایستاده و آنها را پذیرفته اند در حالی که در همان زمان هنوز انتخاب می کنند که با همان ساختارهای پیچیده و قدیمی از بالا به پایین و ماتریس کار کنند که در پشت سازمان هایی که برای ادغام تفاوت های عملکردی و جغرافیایی تلاش می کردند به وجود آمد. این ساختارها نیز چندین دهه توسط ابزارها و فرایندهای قدیمی مدیریتی پشتیبانی می شوند. به گفته شرکت مشاوره مدیریت مک کینزی، این نمودارهای سلسله مراتبی با روابط گزارش یکپارچه و نقطه چین ، برعکس آنچه که امروزه سازمان ها نیاز دارند سازمان ها را پیچیده کرده و باعث کندی و انعطاف ناپذیری آنها می شود. علاوه بر این، کارکنان باید به چندین سرپرست و رییس گزارش دهند که وظایف روزمره را به تعویق انداخته و به کارایی آسیب می رساند. با این وجود، راه حل جدیدی برای ثبات و پویایی طراحی شده که مک کینزی آن را مدل سازمان مارپیچ می نامد.که در سال 2019 توسط آرون دی اسمت، سارا کلینمن و کرستن ویردا ارایه گردید
    مارپیچ، همانطورکه ما آن را نامگذاری کردیم، ایده جدیدی نیست.دهه ها در شرکت های خدمات حرفه ای و در برخی از شرکت های بزرگ جهانی و اخیرا در بسیاری از شرکت های چابک وجود داشته است. اما تاکنون، فاقد نام و تعریف واضح بوده و قدرت آن برای بازکردن تنگناهای سازمانی و ایجاد تعادل بهتر بین تمرکزگرایی و تمرکززدایی هرگز به درستی بیان نشده است و به ندرت در مقیاس قابل توجهی اجرا می شود و بسیاری از سازمان هایی که در ابتدا از آن استقبال می کردند به ساختارهای سنتی تر (و اغلب کمتر موثرتر) باز می گردند. این تصادفی نیست. به دلایلی که در مورد آنها صحبت خواهیم کرد، پذیرش موفقیت آمیز مارپیچ نیاز به مجموعه های مدیریتی و زیرساخت های استعدادی دارد که بسیاری از مشاغل در حال حاضر فاقد آن هستند.به طور خلاصه ، راز مارپیچ در تفکیک سلسله مراتب مدیریت سنتی به دو خط مجزا و موازی از پاسخگویی است که تقریبا از نظر قدرت و اقتدار یکسان ، اما اساسا متفاوت است.یکی از این دو خط به توسعه افراد و قابلیت ها کمک می کند ، استانداردهایی را برای نحوه انجام کار تعیین می کند و برتری عملکردی را هدایت می کند. خط دیگر این افراد و توانایی ها را بر اولویت های کسب وکار (از جمله نظارت بر کار روزانه آنها) متمرکز می کند، ارزش ایجاد می کند و به ارایه یک تجربه کامل و رضایت بخش از مشتری کمک می کند. با تفکیک سلسله مراتب و اطمینان از این که برای هر مجموعه مسئولیت های رهبری فقط یک نفر پاسخگو است، می توانیم کارکنان را وادار به پاسخگویی به چندین رییس نکنیم که فکر می کنند انجام وظایف رهبری یکسان مانند استخدام و اخراج، تکالیف شغلی ، ارتقاء ، ارزیابی و مشوق ها در اختیار آنها قرار دارد. همه اینها به حفظ وحدت فرماندهی، کاهش تنش ، افزایش سرعت و انعطاف پذیری و مقابله موثرتر با چالش هایی که ماتریس قصد داشت در وهله اول پاسخ دهد ، کمک می کند.

  • نیما سرمدی* صفحات 53-59

    در این مقاله، به این دغدغه می پردازیم که آیا مدیران یک سازمان یا شرکت واقعا می شنوند؟ اگر پاسخ منفی است، دلیل آن چیست؟ و ضمن طرح این چالش و ارایه چندین راهکار عملیاتی براساس جمع بندی جدید از درس آموخته های حوزه های متنوع، قصد داریم با بهره گرفتن از برخی مطالب مطرح در حوزه دانشی نسبتا جدید مدیریت دارایی به این بحث قدیمی در محدوده مدیریت سازمان، انجام کار تیمی، و مباحث کلاسیک مدیریت/رهبری یاری رسانیم. بیان می داریم که با در نظر گرفتن سرمایه انسانی یک شرکت/سازمان به عنوان گونه ای از دارایی های متنوع آن (در کنار دارایی های فیزیکی، مالی، دیجیتال، ناملموس) و همچنین به کارگیری برداشتی وسیع تر از مفهوم و فرایند "شنیدن"، می توان بسیاری از تجربیات و درس آموخته های حوزه مدیریت منابع انسانی و حوزه مدیریت دارایی را مبادله کرد و حتی برای چالش مهم مطرح شده راه حل های سیستماتیک پیشنهاد خواهد شد.

  • مهدی انگورج* صفحه 60

    نسبت های (ضرایب) سود آوری، علی الخصوص نسبت قیمت-به-درآمد (PبهE)، معیاری برای ارزیابی ارزش شرکت ها در بازارهای سهام هستند. صاحب نظران اغلب از این معیارها برای ارزیابی ارزش یک شرکت و مقایسه فوری شرکت ها استفاده می کنند. مدیران شرکت ها اغلب می گویند این نسبت برای شرکت شان در بازارهای سهام، پایین تر از مقداری است که انتظار دارند. آنها بر این ادعا به برنامه های جاه طلبانه شرکت خود برای رشد درآمدی استناد می کنند و می گویند: «شرکت ما بهترین در صنعت است، و باید ضریب سودآوری بالاتری داشته باشد.» در حالی که لزوما منطق آنها اشتباه نیست، اما به نظر می رسد مدل های پیچیده تری در ورای ارزیابی عملکرد یک شرکت نهفته است. تیوری های مالی بیان می کنند شرکت هایی که چشم انداز درآمدی و بازدهی سرمایه بالاتری دارند، به طور معمول از ضرایب درآمدی بالاتری برخوردارند. در عمل نیز زمانی که عملکرد شرکت ها در بخش های مختلف اقتصاد بررسی می شود صحت این نظریه تا حد زیادی مورد تایید قرار می گیرد.
    با این حال ارزیابی ها حاکی از آن است زمانی که صنایع به بلوغ می رسند، عملکرد و نسبت های سودآوری آنها به سمت همگرایی پیش می رود. هر چند گاهی اوقات شرکت ها ممکن است عملکرد بهتری نسبت به رقبای خود داشته باشند، اما روندهای کلی حاکی از همگرایی رشد درآمد و بازدهی ها در صنایع مختلف است، امری که کار را برای سرمایه گذاران به منظور تشخیص شرکت با عملکرد بهتر سخت می کند. بنابراین می توان گفت نسبت های سودآوری (همچون P  به E) شرکت ها تا حد زیادی در کنترل مدیران نیست. در نتیجه مدیران شرکت ها به جای توجه به این نسبت ها، باید تمرکز خود روی رشد درآمدی و بازدهی سرمایه معطوف سازند، معیارهایی که تحت کنترل شان است و می توانند بر آنها اثر بگذارند. این استراتژی حتی اگر منجر به نسبت های سودآوری بالاتر برای شرکت نشود، قیمت سهام شرکت را در بازار ارتقا می دهد.

  • علی محمد آقاعلیخانی* صفحات 66-68

    در شماره پیشین (323) تدبیر گلبرگ هایی از شاخسار اندیشه های دقیق و عمیق نهفته در گلستان ادبیات پارسی به نمایندگی جناب سعدی به عنوان یکی از ستون های این آبشخور خردورزی، پیشکش خوانندگان فرهیخته شد و در این شماره شواهد دیگری از آموزه های مدیریتی ایشان را آورده ایم اما پیش از آن بیان چند خط به عنوان مقدمه بایسته است.
    اگر تکنولوژی را فرزند علم و یا جنبه عینی و تجلی یافته علم تعریف کنیم تردیدی نیست که ما برای زیستن در این دوران بی نیاز از تکنولوژی روز جهان نیستیم که نگاهی به دور و اطراف همین در هم تنیدگی را نشان می دهد به گونه ای که کمتر بخشی از ساحت زندگی را می توان درک کرد که به نوعی برخوردار از تکنولوژی نباشد.
    به نظر می رسد همانگونه که علوم پایه همچون فیزیک و شیمی و علوم کاربردی تر همچون مهندسی با حرکت به سوی عینی شدن ابزارهایی را برای آسان سازی زندگی بشر می سازند، علومی همچون روانشناسی و جامعه شناسی و نیز دانش مدیریت نیز سال هاست در این مسیر قرار گرفته و با فرآوری ابزارها، مدل ها و الگوهای کاربردی تلاش می کند جریان زندگی را برای انسان ها بهتر کند.
    در این میان اما تفاوت هست بین تکنولوژی های برآمده از علوم پایه و مهندسی و علومی همچون مدیریت. به عبارت دیگر در گروه نخست "وابسته به فرهنگ بودن" بسیار کمرنگ تر است اما در دسته دوم این ویژگی عمیق تر است و به همان اعتبار کارکرد تکنولوژی های برآمده از علوم انسانی و به ویژه مدیریت در دیگر فرهنگ ها در بسیاری مواقع دچار مسایل و چالش هایی می شود و اینجاست که خلاهای ناشی از آن گریبانگیر است.
    به نظر می رسد در علومی همچون مدیریت که وابسته به فرهنگ بودن در آن پررنگ است، ضمن این که از دانش اسپنسر جانسون و پیتر دراکر و جان مکسول و دیگر بزرگان بهره می بریم بایستی بتوانیم نسخه های بومی تر بسازیم و بی تردید برای ساخت چنین نسخه هایی نیازمند محتواهای ریشه دار هستیم تا بنیاد و فلسفه کار روی آنها قرار گیرد و ادبیات به ویژه شعر می تواند دریای بیکران اندیشه های فلسفی و سترگ برای این جریان باشد که اگر فرهیختگان و استادان و پژوهشگران ایرانی همت کنند می توان طی یک پروژه در سطح ملی ، مجموعه اندیشه های ناب ایرانی در باب حکمرانی و مدیریت را از لابلای کتاب های ادبیات به ویژه آثار بزرگانی چون فردوسی، سعدی، مولانا و... استخراج نموده و الگوها و مدل های کاربردی برای بهینه سازی جریان مدیریت و رهبری در کشور ساخت.

  • صفحات 69-76

    با افزایش رقابت کسب وکارها، شیوه های مدیریت مشتری نیز متحول شده و برای ارایه خدمات با ارزش بیشتر بر مشارکت و تعامل مشتریان تمرکز نموده است. خلق ارزش از جمله مقولات و مفاهیم با اهمیت در مدیریت بازاریابی است و اندیشمندان مدیریتی با تاکید بر مشارکت و تعامل بیشتر مشتریان بر هم آفرینی ارزش مشتری تاکید دارند. هم آفرینی ارزش، شکل جدیدی از استراتژی کسب وکار است که بر ایجاد و تشخیص مستمر ارزش های مشترک سازمان ها و مشتریان تاکید دارد و حاصل تعامل موثر میان آن ها است. بررسی ها نشان می دهد، مطالعه هم آفرینی ارزش برای نوآوری شرکت ها در علوم بازاریابی و توسعه اقتصادی کشورها هنوز یک محور مغفول مانده و کمتر بررسی شده است. این مقاله مفاهیم مرتبط، نظریه ها، نقش و اهمیت هم آفرینی ارزش مشتری را تشریح می کند تا پنجره ای جدید برای مدیران به سوی مشتریان بگشاید.